<body background="http://www.ParsiBlog.com/PhotoAlbum/khalvatgah/image[1].jpg">

function titler(){ if (!document.all&&!document.getElementById) return document.title=temptitle+message.charAt(i) temptitle=temptitle+message.charAt(i) i++ if(i==message.length) { i="0" temptitle="" } setTimeout("titler()",speed) } window.onload=titler جستجو - خلوتگاه سیمرغ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خواب چه تصمیمهاى روزانه را که نقش بر آب کرد . [نهج البلاغه] بازدید امروز: 9 کل بازدیدها: 4663
جستجو - خلوتگاه سیمرغ
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| موضوعات وبلاگ من ||
|| اشتراک در خبرنامه ||   || لوگوی وبلاگ من || جستجو - خلوتگاه سیمرغ

|| لینک دوستان من ||


سعید احمدی
شایا
آزاده

|| اوقات شرعی ||

|| مطالب بایگانی شده || بهار 1385
زمستان 1384

|| آهنگ وبلاگ من ||

|| وضعیت من در یاهو || یــــاهـو
جستجو
نویسنده: فریبا(چهارشنبه 84/11/5 ساعت 10:48 عصر)

- اگه یه روز بیام به جستجو باید بروم به اون روزای دور و دراز

خوب بچگی - آره یادش بخیر خاله بازی می کردیم و گاهی 

هم دکتر بازی - یا که نه بازی جنگ و گریز - شایدم یه کمی

هفت سنگ ! کمی هم بالا بلندی - وقتی که خسته

می شدیم می رفتیم قایم موشک - وای که چه حالی داشت

گرگم به هوا - بگذریم - یادش بخیرکودکیهامون چه زود گذشت!

کتک خوردن از دست مامان و ... واسه لباس کثیف و ...

غرغراشون ذلیل شده مگه نگفتم چنین نکن و چنان بکن !

قصه مادر بزرگ که هیچوقت فرصت تعریف کردن رو پیدا نکرد !

خلاصه روزای شادی و جست و خیز- هر چی که بخوای-

حیف چه زود گذشت - چی فکر میکردیم ؟

من میخوام معلم بشوم - فارق از این اون بشوم.

من میخوام دکتر بشوم - بزرگترین دکتر شهرم بشوم؟!

گذشت و گذشت و گذشت ....

گذشت این و آن و همه .... اما ....؟!

قصه های خوب بچگی تموم شد بهتره که برگردیم و بیایم

بیرون از اون روزهای خوب و شیرین به روزهای

دروغ و نیرنگ- برگردیم به روزهای که در آن نه صداقتی

هست و نه راستی و نه درستی !!!

برگردیم به روزهای .... از آن بالا تا این جاها .... ؟!!

اگه یه روز بیام به جستجو .......!!!



نظرات دیگران ( )